باد صبا

شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۳

اتوبوس مورچه خوار

..........................................................................

الان ساعت سه و ده دقيقه بعدالظهر جمعه است و من بايد تا سه و نيم قلمي كردن اين مرقومه را تمام كنم ، چون ساعت چهار با سارا قرار فوتبال گذاشتيم . سارا يعني سعيد ، امير، رضا و آرمان و اينها آنچنان در دانشكده همواره با هم بودند كه ما آنها را دسته جمعي سارا صدا مي كرديم .
اين هفته بعد از حدوده ده سال از آخرين باري كه اتوبوس مورچه خوار را در تلويزيون ديدم باز چشمهايمان به جمال مباركشان روشن شد ( توضيح : اتوبوس مورچه خوار همان اتوبوسي است كه سالي يك بار از جاده مي گذشت و همان يك دفعه هم مورچه خوار بدبخت را زير مي گرفت ) اما اين بار نه در كارتون كه در يك هفته چهار بار خود ما را زير گرفت.
هميشه از بچه گي فكر مي كردم مگر مي شود كه اين اتوبوس سالي يكبار از جاده اي رد شود و مورچه خوار اينقدر بد شانس باشد كه همان موقع برود زيرش و اين هفته با تمام وجود جواب اين سوال را حس كردم . باز هم مورچه خوار بختش بلند بود كه آن اتوبوس فقط سالي يك بار از روي او رد مي شد ؛ حملا كه به بركت دهكده جهاني و آمد و شد هاي فراوان و صنعت توريسم ، اتوبوس مورچه خوار هم فعال تر شده و روزي يك بار از آن جاده رد مي شود ، آن هم دقيقا وقتي كه من مي خواهم از عرض جاده بگذرم .
تمام اين هفته فكري بودم كه چطور ميتوانم اينقدر بد شانس بشوم و تنها جوابي كه به دوگوله ام رسيد اين بود كه شايد در كودكي زياد به مورچه خوار خنديده باشم و حالا هم آه اوست كه من را گرفته .
به هر حال پس از له شدن هاي مكرر راهي نماند جز استمداد از دوستان قديمي كه سه صوته همه شان با دسته جك و قفل فرمان آمدند سراغ راننده اتوبوس كه آي نفس كش كي رفيق ما را زير گرفته ، جخ نمي دانستند كه راننده همان طالع نحس من است و خود كرده را تدبير نيست .
و البته همواره حضور دوستان كارگشاست و اينبار نيز چنين شد و توانستيم با مدد آنان قايق مان را در اين طوفان خانمان برانداز به ساحل برسانيم كه اين طوفان هماني بود كه تايتانيك را با آن عظمت مثال زدني و با آن جمال دي كاپريو و آواز سلين ديون غرق كرد و عجب كه ما هنوز سالميم .

.............................................

بعد از پنج روز كه دوباره به مرقومه داني آمدم ديدم ظاهرا در هين هفته قريب به چهار كرور قشون مطالب مارا خوانده اند و طي مراسم با شكوهي يك كامنت هم براي ما گذاشته اند . و البته رونق اين مرقومه داني از كرامات رئيس است كه شرق و غرب عالم را فرا گرفته ؛ از مفتي الازهر قاهره گرفته تا دبير كل اتحاديه همجنس بازان لندن همه رفته اند پي ياد گرفتن زبان فارسي تا بتوانند اين مرقومه ها را بخوانند .
و البته از روي سؤال كه نشان دهنده آي كيوي بالا و زكاوت نگارنده اش است مي توان فهميد كه سؤال متعلق به رئيس است و پر واضح كه هدفش از اين كامنت خالي نبودن مرقومه داني اش بوده و احتياجي به پاسخ ندارد .

..........................................

الان پنج دقيقه از سه و نيم گذشته و تا سارا دلخورنشده بايد زودتر بروم . مي خواستم چند خطي هم درباره يورو دوهزاروچهار بنويسم كه به اين قسمت وصال نداد ، شايد در طول هفته آينده آنها را نيز قلمي كردم .


در پناه حق
هري پاتر

1 Comments:

  • Salam,Aval OOmadam Farsi Type Konam Didam Bah!Hesaby Ghaty Karde,Kholase Bar AAn Shodim Ke Pinglish Benegarim!Tarze Harfzadanetoon Roo Manam Tasir Gozasht!
    Khastam Begam Man Yeki Az Haman Chahar Korooro Andy!!Khanandeye Weblogetoon Hastam Albate Bezoody Ozv Ham Mishavam!
    Kholase Webloge Bahaly Darid!Eival!Be Rahetoon Edame Bedahid Balke Farajy Shavad!
    :D

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت تیر ۲۱, ۱۳۸۳ ۸:۱۷ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

<< باد صبا