هوالمحبوب
فرض اين باشد که زهرا دخت پيغمبر نبود
بر زنی سيلي زدن در شان يک رهبر نبود
کار انسانی نباشد کوفتن بر در لگد
فرض مي گيريم زهرا در پس آن در نبود
بارها خوردی نمک در خانه دخت رسول
ای نمک نشناس! اين حقّ نمک پرور نبود
آن دری را که گرفتی اذن جبريل امين
آن در وحی نبوت، حاصلش اخگر نبود
بارها امّ ابيها خواند او را مصطفي
پهلوی چون مادری آزردنش با در نبود
بارها گفتا محمد، فاطمه جان من است
گوش ها آن جا که ديگر بر شنيدن کر نبود!؟
شاعر: خليل شيرازی محلاتی
فرض اين باشد که زهرا دخت پيغمبر نبود
بر زنی سيلي زدن در شان يک رهبر نبود
کار انسانی نباشد کوفتن بر در لگد
فرض مي گيريم زهرا در پس آن در نبود
بارها خوردی نمک در خانه دخت رسول
ای نمک نشناس! اين حقّ نمک پرور نبود
آن دری را که گرفتی اذن جبريل امين
آن در وحی نبوت، حاصلش اخگر نبود
بارها امّ ابيها خواند او را مصطفي
پهلوی چون مادری آزردنش با در نبود
بارها گفتا محمد، فاطمه جان من است
گوش ها آن جا که ديگر بر شنيدن کر نبود!؟
شاعر: خليل شيرازی محلاتی
3 Comments:
سلام
اگه می دونستم وبلاگ زدید زودتر به اینجا سر می زدم
به هر حال وبلاگ قشنگی تاسیس کردید. تبریک میگم
به وبلاگ ما هم سر بزنید و نظر بدید خوشحال میشوم
با تشکر
محمد علی لباف قاسمی
zerat.persianblog.com
نوشتة
ناشناس, در ساعت تیر ۳۱, ۱۳۸۳ ۱۰:۴۲ بعدازظهر
سينه اي كز معرفت گنجينه اسرار بود
كي سزاوار فشار آن در و ديوار بود
به زودي مي آيم
فرناز
نوشتة
ناشناس, در ساعت مرداد ۰۴, ۱۳۸۳ ۲:۱۹ بعدازظهر
دمتون گرم
نوشتة
ناشناس, در ساعت مرداد ۰۵, ۱۳۸۳ ۱۲:۵۸ قبلازظهر
ارسال یک نظر
<< باد صبا