باد صبا

دوشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۳

سلام بر تو اي جنون كه مي دهي فراريم
از اين حصار دل شكن به جاده مي سپاريم
هزار بار برده اي ، به بادها سپرده اي
دوباره خسته ديده اي به دست خود حصاريم
جنون بيا رها مكن كه عقل بشكند مرا
به دست كهنه خصم خود چگونه مي سپاريم
غريبه ام هنوز هم اگر چه دست دوستان
چو مار مي خزد برون ز آستين به ياريم
هميشه بيم داشتم كه گر ز پا درافكند
زمانه ام به دشمني ، ز خاك بر نداري ام
ز خاك بر نداشتي ، نمانده جاي آشتي
چه بيهوده است اينكه سر به شانه مي گذاري ام
...................................
شعر بالا شعر زيبايي است ، اما شاعرش ديوانه شده است و چند صباحي است كه در آسايشگاه به سر مي برد . از همان زماني كه يوسفعلي مير شكاك با جماعت انصار حزب الله طرح رفاقت ريخت و رفيق گرمابه و گلستان شان شد ، يك همچين سرانجامي را برايش محتمل مي دانستم .
ديشب داشتم سي دي ((فقر و فحشا)) را مي ديدم . ده نمكي ساخته بودش و مير شكاك هم راوي فيلم بود . ( توضيح : ده نمكي نفر اصلي گروه اتصار حزب الله است در عرصه مطبوعات . در تمامي نشريه هاي شلمچه ، جبهه ، يا لثارات ، فكه و ... ده نمكي يا مدير مسئول يا سردبير و يا از اركان اصلي آن بودهاست )
روزي كه اولين نشريه گروه اشرار حزب شيطان منتشر شد ، دبيرستاني بودم . يادم است شماره اولش را كه خواندم حماقت اين جمع برايم عيني شد و خوب آن روزها شايد به اقتضاي سن ساده دل تر و خوش باورتر بودم و امروز برايم قطعي است كه رؤساي اين قوم مستقيم يا غير مستقيم عامل بيگانه اند . بيگانه به اعني الكلمه كه نه ايران را مي خواهد و نه اسلام را .
سي دي مزخرفي بود كه به بهانه نشان دادن دردهاي طبقه ضعيف و فقير جامعه و مقابله با پديده خود فروشي ، عملا اشاعه فحشا مي كرد . اينها از همان دسته اي هستند كه علي عليه السلام مي گويند از حرف حق استفاده ناحق مي كنند . كانه با دسته كورها طرفتند ، نمي دانند كه ما خودمان اهل بخيه ايم . هر بچه مثبتي كه اين سي دي را نگاه كند كاملا آموزش مي بيند كه زنهاي خياباني تهران را در چه ساعاتي از روز ، در چه خيابان هايي ، با چه مشخصاتي و با چه قيمتي مي توان پيداكرد .
ديوانه شدن عاقبت خوبي بود براي مير شكاك ، من براي الباقي اينان سرانجام تلخ تري را پيش بيني مي كنم . اگر يك روزي بخواهم حزبي سياسي راه اندازي كنم حتما اسمش را مي گذارم (( حزب الله)) ، فقط من باب اينكه اين اسم زيبا را از مصادره اين جماعت نهروان نجات دهم .
البته امروز اين جماعت اشرار حزب شيطان مردگان سياسي اند و اين قلم عادت مرده چوب زدن ندارد اما چه كند كه اينان مرده شان نيز پي ما مي كند و مي خواهد ما را گاز بگيرد ،پس گريزي نمي ماند كه مرده شان را هم تكه تكه كني .
............................................
اين نوبه باز هم به هم قلمي هاي ما ( هم شاگردي ) يك خانه به دوش اضافه گشته است كه خوب ما هم به سنت ديرينه ي هم شاگردي سلام ، قدمش را گرامي مي داريم .
در پناه حق
هري پاتر

1 Comments:

ارسال یک نظر

<< باد صبا