می دونم محاله با تو بودن و به تو رسیدن
می دونم که سخته حتی دیگه خواب تو رو دیدن
رفتنت مثل یه کا بوس زندگیم مثل یه خوابه
تو کویر ارزوهام تو رو داشتن یه سرابه
رفتنی میره یه روزی من از اول می دونستم
کاش نمی شدم خرابت کاش می شد کاش می دونستم
تو بدون تا ته جاده یه کسی چشاش به را هه
اونی که مثل یه پا ئیز تک و تنها بی پناهه
تو نخواستی که بمونی رفتی و بستی چشاتو
توی قلبم روی سینم جا گذاشتی رد پاتو
رفتنی میره یه روزی من از اول می دونستم
کاش نمی شدم خرابت کاش میشد کاش می دونستم
می دونم که سخته حتی دیگه خواب تو رو دیدن
رفتنت مثل یه کا بوس زندگیم مثل یه خوابه
تو کویر ارزوهام تو رو داشتن یه سرابه
رفتنی میره یه روزی من از اول می دونستم
کاش نمی شدم خرابت کاش می شد کاش می دونستم
تو بدون تا ته جاده یه کسی چشاش به را هه
اونی که مثل یه پا ئیز تک و تنها بی پناهه
تو نخواستی که بمونی رفتی و بستی چشاتو
توی قلبم روی سینم جا گذاشتی رد پاتو
رفتنی میره یه روزی من از اول می دونستم
کاش نمی شدم خرابت کاش میشد کاش می دونستم
3 Comments:
کنار آشنایی تو آشیانه میکنم
فصای آشیانه را پر از ترانه میکنم
کسی سوال میکند به خاطر چه زنده ای
و من برای زندگی تو را بهانه میکنم
نوشتة
ناشناس, در ساعت مهر ۱۱, ۱۳۸۳ ۶:۵۹ بعدازظهر
رفتني ، حكما بايد بره . يا علي مددي (((((((: ة
نوشتة
harry potter, در ساعت مهر ۱۱, ۱۳۸۳ ۸:۵۸ بعدازظهر
اونوقت اگر قرار بود بره اصلا چرا اومد؟؟؟!!!!
نوشتة
ناشناس, در ساعت مهر ۱۲, ۱۳۸۳ ۱۰:۰۹ بعدازظهر
ارسال یک نظر
<< باد صبا