باد صبا

دوشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۳

چون بدآید، هر چه آید بد شود

یادم می آید حدود شش سالگی یک بار که در مشهد با آقاجون ( پدر بزرگم را می گویم ، خدا اموات شما را هم بیامرزد ) به مسجد رفته بودیم ،همه مسجدی ها مثل خری که به نعلبندش نگاه می کند به ما ذل زده بودند، بعدش فهمیدیم که در اثر یک خبر غلط دو روز قبلش در همان مسجد برای آقاجون ختم گرفته بودند .فقط شانس آوردیم با دیدن آقاجون کسی سکته نکرد . امروز که دوباره به باد صبا آمدم یاد این خاطره افتادم .اما متاسفانه باید عرض کنم که از دعای خیر همه دوستان و به کوری جفت چشای هرچی بد خواس من هنوز زنده ام .حتی جناب عزرائیل چند روز پیش تا پشت دیوار اتاق من هم آمد و جان همسایه مان را هم گرفت اما برای اینکه شما را کنف کند این طرف دیوار نیامد .
بگذریم . برویم سراغ عذرهای من که حتما شما به لطف آنها را خواهید پذیرفت . چند اشکال کوچک پیش آمده بود . اولش هارد سیستم ریق رحمت را سر کشید که خوب بهترش را خریدم . بعدش شیر فهم شدیم که تخته ننه ی کامپیوترمان هم گیر و گرفتی دارد که خوب یک حالی هم به آن دادیم . بعدترش پابند پاورمان شدیم که خوب یک مقداری دم دمی مزاج است و باید با او راه آمد . و همه اینها را بعلاوه کنید با مردن و عروسی کردن همه فک و فامیل هر کسی که بنا بود کیس مان را درست کند . می بینید که انصافا زود برگشتم ، با این همه بد بیاری .
چون بد آید هرچه آید بد شود ............یک بلا ده گردد و ده صد شود
آتش از گرمی فتد مهر از فروغ......... فلسفه باطل شود منطق دروغ
.......................................
آسمان عزیز این که شیخ اجل ، خان خانان ، ایلخان مغول ، خان باشتین ، حضرت رئیس الکتاب می خواهد زودتر از دست من و تو خلاص شود شک نکن . این همه آگهی ترحیم و تسلیت هم نشانه آرزوهایی است که در ذات خبیسش وول می خورد . اما کور خوانده ، ما با چادر سفید در این مرقومه دانی آمده ایم با کفن هم با ید بیرونمان ببرند . نمی دانم واقعا فکر می کند اگر ما برویم مثلا از ما بهتر در این مرقومه دانی قلم فرسایی می کنند ؟ نمی دانم . به قول شاعر که : عمرا اگه لنگمونو پیدا کنه ( بااندکی تصرف )
از حق که نگذریم یک دست مریزادی هم باید به رئیس گفت که تک و تنها مرقومه دانی را سرپا نگه داشته است . آن هم با رکورد تقریبا روزی یک مطلب . مطلب جالبی را در باره منوریل از قول روزنامه شرق نوشته بود . البته من درباره منوریل اطلاعات خاصی ندارم اما اینقدر عقل رس شده ام که بفهمم گربه برای رضای خدا موش نمی گیرد . روزنامه شرق ارگان حزب کارگزاران سازندگی است . مترو هم از افتخارات مهم حزب کارگزاران در دوران سازندگی است . منوریل هم که رقیب جدی مترو است و در صورت موفقیت ممکن است مترو را از جلوه بیاندازد . خوب پس پیدا کنید پرتغال فروش را ؟
به عقل من مطلب شرق در این باره نمی تواند کارشناسی باشد ( یا حتی صادقانه ) . خیلی مایلم که درباره منوریل اطلاعات بیشتری به دست بیاورم .
حرف زیاد است بالاخص در باب نالوطی گری و رفیق نیمه راه و ... که می گذاریمش برای مرقومه بعدی . باید بروم ناهار بخورم . دو روز است که به علت مصرف آنتی بیوتیک روزه را نوش جان می کنم . نمی دانید چه کیفی دارد این روزه خوری . خوش باشید
در پناه حق
هری پاتر

2 Comments:

ارسال یک نظر

<< باد صبا