باد صبا

پنجشنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۳

اگر از احوالات ما جویا باشید ...

به قول شاعر که ((احوال ما برق جهان است)) یک وقتی بخت یار است و چهار تا چهار تا مرقومه قلمی می کنیم یک وقتی هم ماهی می گذرد و دریغ از یک مرقومه ، و البته ماه به ماه دریغ از ماه قبل . خلاصه عذر من را بپذیرید که باز هم سیستم گیر و گرفتی پیدا کرده بود و تمام صفحات اینترنت را باز می کرد الا همین صفحه مدیریت باد صبا . البته خود من هم گیر و گرفت دیگری داشتم که اگر نبود ، رفع و رجوع آن اولی کار دو ساعت بود نه دو هفته . به هر حال در این دوره و زمانه درآوردن یک لقمه نون حلال برای اهل و عیال کاری است شبیه حفظ کردن عدد پی تا یک میلیون رقم اعشار .
خوب حالا که هیچ کسی سراغ من را نگرفت که این هری کجاست ، زنده است ، مرده است ، و اساسا نپرسیدند که اصلا خرمان به چند !! من هم عزم را جزم کردم تا دوباره برگردم و دوستان را از نگرانی درآورم که خدای ناکرده از ناراحتی غم باد نگیرند !! انصافا کمک بائوباب هم در این ضمینه قابل تقدیر بود .
..............................
امروز شهادت امام صادق بود و من هم که فراری از عزاداری های مدرن (شبیه شیوه امثال هیات رزمندگان) . این مداح های امروزی را که می بینم انگار که هوو دیده باشم دلم می خواهد با کف گیر بزنم پس سرشان . به قول یکی از رفقا که به من می گفت تو دویست سال دیر دنیا آمدی ،اگر دویست سال زودتر به دنیا می آمدی حتما یک صدراعظمی چیزی برای خودت می شدی ، تو به درد همان دویست سال قبل می خوری .
از هر چیزی که بگذریم اما در مورد عزاداری با نظر این دوستمان موافقم . از عزاداری های سنتی با همان صفای قدیمی خیلی لذت می برم . با صفای قدیمی ، با روضه خوان های قدیمی تر ، با شعر هایی که اصلا ردیف و قافیه ندارند ، با دو دمه هایی که حد اقل بعضی شان سیصد چهارصد سال قدمت دارند ، با ...
امروز هم مانند خیلی از ایام شهادت سر ظهر یک سری به بازار زدم . بازار پاچنار . داشتم فکر می کردم این که به هر چیز بی نظمی می گویند (هیاتی) شاید از عوارض هیات های جدید باشد ، چون این قدیمی ترهایش خودشان عین نظمند . توی بازار پاچنار در یک راسته صد متری و به عرض معمول بازار ( چیزی حدود دو متر و نیم ) ده دوازده دسته را می بینی که با نظم تمام در حال حرکتند . هیچ کدامشان با یکدیگر تصادف نمی کنند ،هیچ کدام عقب نمی مانند ، صدای بلند گوشان آن چنان تنظیم است که در دسته جلویی که با آنها چند قدم فاصله دارد شنیده نمی شود ، روضه خوانشان سر وقت و در جاهای معین روی چهارپایه می رود و روضه می خواند ( کوتاه و به قدر کفایت) به موقع هم از چهار پایه پایین می آید تا دسته بعد جایگزین شود ، دو دمه ها به جا و مناسب موقعیت داده می شود ، عزاداری کوتاه و مختصر انجام می شود ، جوان ترها در خواندن حرمت ریش سفید ها را به غایت نگاه می دارند و خلاصه آنجا کمتر می بینی کسی برای به گریه انداختن ملت خالی بندی کند . تازه به یمن تکنولوزی سی دی عزاداری هر کدام از دسته ها به فاصله بیست دقیقه برای فروش آماده می شود .
بگذریم . فقط دم قدیمی ها گرم و هنوز هم دود از کنده بلند می شود .
...............................
چند باری خواستم برای مسابقه نومد پیغام بگذارم که سیستم اجازه نداد ( یعنی اصلا صفحه پیام ها را باز نمی کرد ) حالا که گذشت اما ما آخر نفهمیدیم تکلیف اون جایزه چی شد ؟؟؟
درپناه حق
هری پاتر

1 Comments:

  • تو عزيز دلـمي دل‌انگيز
    حالته خوبه،
    كجاييد بابا. حالا من مونيتورم سوخته و امتحان دارم. شماها كه همه فارغ‌ايد. يه سري به وبلاگ باد صبا بزنيد خوشحال مي‌شيم.
    :))
    راستي در مورد اون قضيه‌ي خليج فارس بود. هي ميگفتم من يه چيز مي‌خوام بگم اما هر دفعه يادم مي‌رفت كه بگم. حالا كه يادم اومد مي‌گم چون خيلي كاربرد داره

    ز شير شتر خوردن و سوسمار
    عرب را به جايي رسيدست كار
    كه تاج كياني كند آرزو
    تفو بر تو اي چرخ گردون تفو

    نوشتة Blogger بائوباب, در ساعت آذر ۲۰, ۱۳۸۳ ۱۰:۵۰ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

<< باد صبا