باد صبا

دوشنبه، دی ۲۱، ۱۳۸۳

بدون عنوان

هوالمحبوب
چقدر بد که نوشتن مطالب سیاسی رو در این وبلاگ ممنوع کردیم... نه چه خوب که این کار رو کردیم.در حال حاضر اصلاً حال و حوصله زندان رفتن رو ندارم... .
...................................
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
و نــــــکوتر آنکه مرغی ز قفس پریــــــــــــده باشد
پر و بال ما شکستند و در قفس گشودنـــــــــــــــد
چه رها، چه بسته مرغی که پرش شکسته باشد
...................................
امروز سیاست زده شده ایم.بد دردیست این سیاست.حالمان گرفته شد اول صبحی.به نظر ما که رئیس کاتبان مرقومه دانی باشیم باید پخش روزنامه در ساعات اولیه صبح را در مملکت محروسه ایران ممنوع کنند ، از آن جهت که خواندن روزنامه در ساعات اولیه صبح تمایل به خودکشی را در آدم بالا میبرد! البته ما با خودکشی بسیار فاصله داریم هنوز ؛)
..................................
ایکاش که جای آرمیدن بودی
وین راه دراز را رسیدن بودی
یا آنکه پس از هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بردمیدن بودی

2 Comments:

ارسال یک نظر

<< باد صبا