باد صبا

یکشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۳

جشن سده

هوالمحبوب
سده جشن چهلمین روز تولد خورشید است.
زمانی که خورشید رای رفتن میکند و باختر به سرخی می گراید، هیمه بزرگی از چوب در انتظار روشنی دیگر است ، نوری به جای خورشید باید آن را به چشم ها نشان دهد. نوری ساخته بشر.زیرا که هیچ چیز بدون حضور نور دیدنی نیست.
گرمای وصل هیمه را میسوزاند. چوب ها گر میگیرند و به نظاره می نشینند. زمستان است.
آسمان را بنگر. سوز سرما شروع شده است و ابرها نم نم می بارند. چهار عنصر حیات جشن می گیرند زاد روز آتش را.
در سکوت تنها صدای سوختن چوبهاست که به گوش می رسد.آنها میسوزند تا چشمان ما در شکوه آمیزش آسمان و زمین ،
آب و باد و خاک و آتش را بنگرد
و خدا را آن بالا به نظاره بنشیند
آوای اهورایی و سرود مهر پایان می یابد.
و تنها وزن و آهنگش در دل ها می ماند.
به خود ببالیم که این روز جشن است و ایران ، کشف عنصر چهارم را جشن میگیرد.ایرانیان خدا را در نور می یابند نه در تاریکی و ظلمت و این روز ، روز مهر است از ماه بهمن که به نام " سده " نامدار شده است.
الله نور السموات والارض...
خدا نور آسمان ها و زمین است ...

" عشق " در باورهای ایرانی از چنان اهمیتی برخوردار است که در ادبیات فارسی بیشتر از هر مفهوم دیگری به آن پرداخته شده است. برای دانستن جایگاه " آتش " در باور های ایرانی همین بس که بزرگترین عشقها را " عشق آتشین " نامیده اند ونیاکان ما برای پیمان بستن و سوگند در کنار اخگر های فروزان آن دستان همدیگر را بر میگرفته اند.
بی گمان آیین " سده " بزرگترین جشنهای آتش و یکی از کهن ترین آیین های گروهی و اشتراکی شناخته شده ایران باستان است.امروزه نیز این جشن پس از " چهارشنبه سوری " شناخته شده ترین جشن آتش به شمار می رود.
در باره دیرینگی آن تنها می توان از عبارت " بسیار کهن " استفاده کرد چرا که حتی در منابع کهن از آن با عنوان جشنی قدیم یاد شده است. بی گمان این مراسم بازمانده روزگارانی است که دست ما به رسیدن و دریافتن آن کوتاه است.
در آغاز شامگاه دهم بهمن همه مردمان سرزمین های ایرانی بر بلندای کوه ها و یا به ناچاری بر بام خانه ها ، آتش هایی بس فروزان بر می افروخته و هنوز هم کم و بیش بر می افروزند.مردمان نواحی مختلف در کنار شعله های آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود سرودها و ترانه های گوناگونی را می خوانند و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را می کنند.
جشن سده هیچگاه به هیچ یک از اقوام و ادیان باستان ارتباطی نداشته و همواره جشنی ملی و بر گرفته از شرایط اقلیمی و کیهانی بوده است.قدمت زیاد این مراسم باعث شده که روایت های مختلفی را برای چگونگی پیدایش آن اختصاص بدهند.
..............................................
جشن سده بر شما خوش. هرچند که هیچکدام ما آن را جشن نگرفتیم. یا نمیدانستیم یا آنقدر درگیر زندگیِ ... امروزی شده ایم که فراموش کرده ایم چه بهانه های ساده و در عین حال پر مفهوم و کهنی در اطراف ما برای جشن گرفتن وجود دارند. البته جشن سده امسال مصادف با عید دوست داشتنی غدیر هم بود.
آنچه که در بررسی فرهنگ نیاکانمان بیشتر از هر چیز خود نمایی میکند این است که آنها بیشتر از هرچیزی برای شاد بودن و زندگی کردن ارزش قائل بوده اند و از هیچ فرصتی برای نیایش به درگاه خداوند یکتا به پاس همه بهانه های شادی آفرینی که به آنها هدیه داده است غفلت نمیکرده اند.
ما چه میکنیم؟

... وینک بیامده است به پنجاه روز پیش
جشن ســــــده، طلایه نــــوروز نامدار...

پنجاه روز بیشتر به نوروز نمانده است !! شاد باشید.

4 Comments:

  • خوش باشيد. دور از كينه و عداوت و ....
    تبريك ميگم دوباره راه افتادن وبلاگ رو !!
    سلامت و خوش و خرم و .... باشيد

    ِ
    http://hezar-dastan.blogspot.com

    نوشتة Blogger بائوباب, در ساعت بهمن ۱۱, ۱۳۸۳ ۷:۱۰ بعدازظهر  

  • mamnoun az yaadaavariye ghashanget :)

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت بهمن ۱۲, ۱۳۸۳ ۲:۴۶ بعدازظهر  

  • مطلب خيلي جالبي بود. خوشمان آمد

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت بهمن ۱۲, ۱۳۸۳ ۲:۵۲ بعدازظهر  

  • سلام

    از خوشامدگويي تان متشكرم

    من بعضي از مطالب اينجا رو خوندم به ويژه اوني كه آدرسش رو داده بوديد مطالب متنوع وحالبي بودن.در مورد سبك نوشته شده بايد بگم كه من از ايجازگويي لذت ميبرم و از نوشته نومد خوشم هم خيلي اومد.
    يكي از مواردي كه بالا به اون هم اشاره كرده بوديد اينه كه چرا ملت فرهنگي مثل ما بلد نيست شادي كنه و شاد باشه و حتي بعضي ها ميخوان اين نياز رو با شيوه هايي كه همخواني با فرهنگ ما نداره ارضا كنن؟

    نوشتة Blogger سپار, در ساعت بهمن ۱۲, ۱۳۸۳ ۱۱:۰۱ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

<< باد صبا