باد صبا

شنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۳

احوال پرسی!

هوالمحبوب

سلام. احوال شما؟ خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟ چه خبرا؟ چه میکنید با سرنوشت؟!
هوای عید ... روزای آخر سال ... کارایی که انگار تموم ندارند ... خرید های بی پایان ... شلوغی خیابونا ... و انتظار ... انتظار اومدن بهار ...
...و بارون ... بارونی که مثل سیل از آسمون سرازیر شده!! بارونی که دوست داشتنیه ... حتی اگه چتر با خودت ور نداشته باشی و کلاه کاپشنتم به هوای تموم شدن برف و بارون گذاشته باشی خونه!
و خونه تکونی ... که هرچقدرم خونت تمیز باشه باز خونه تکونی برای عید یه چیز دیگه است و اصلاً انگار اگه موقع تحویل سال یه ذره گرد یه جای خونه نشسته باشه، عمو نوروز پاشو تو خونه نمیذاره!!

.............................
هیچوقت به یه بره اعتماد نکنین، ممکنه گرگ باشه تو لباس بره.
و هیچوقت فکر نکنین همه آدما اصلاح پذیرند.
مهمتر از این : به هیچ گرگی اعتماد نکنین... توبه گرگ مرگه.
فاللهُ خیرٌ حافظا و هوَ ارحمُ راحمین.

6 Comments:

  • این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    نوشتة Blogger بائوباب, در ساعت اسفند ۱۵, ۱۳۸۳ ۳:۲۸ بعدازظهر  

  • قال الرييس الكتاب عليه الرحمه:
    "به عنوان عضو وبلاگ دوست و همسایه، باید بگم طبق پیمان بسته شده افراد دو وبلاگ حق توهین کردن به همدیگر رو ندارند ولی گیر دادن که اشکال نداره!! من به شخصه استقبال میکنم!"

    و اما بعد براي نغز قانون از طرف رييس بايد چه كرد ؟!

    نوشتة Blogger بائوباب, در ساعت اسفند ۱۵, ۱۳۸۳ ۶:۴۷ بعدازظهر  

  • سلام
    رئيس الكتاب معلومه تو همه دل خوشي داري،آخه جان من چه عيدي ،چه كشكي،وقتي سرتا پاي زندگي همش مي لنگه كي ميتونه عيد بگيره،خوش بگذرونه،البته به غير از يه عده معدود كه اونا هم هر روزشون عيدهست،عيدشون مختص يك روز نيست.پس تورا خدا ديگه از اين حرفا نگو بگذارزندگيمونا بكنيم.موفق باشيد نسيم بهار

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت اسفند ۱۵, ۱۳۸۳ ۸:۴۷ بعدازظهر  

  • بله! با شما موافقم كه غزال هم هست خوبش هم هست ولي غزالي كه من نشناسم يا نبينمش مثل اينه كه نيست. بعدش «شما غزال شناس نيستيد » يعني چي اونوقت؟؟؟ شما غزال شناسيد چندتا از لم هاي غزال شناسي ياد ما هم بديد. خدا خيرت بده مرشد.
    اون عبارت «خانومها در هر جبهه ای که باشند خانومند .» از اون عبارات نغزي بود كه به مخ ما آدماي عادي نمي رسيد پس خانومها در هر جبهه ای که باشند خانومند. O:

    خدا رو شكر بالاخره يه مورد پيدا شد كه ما دوتا تفاهم داشته باشيم . من هم اصلا با اسم «رييس الكتاب» كنار نميام. همچين به زبونم نمي چرخه. 1- رييس الكتاب حضرت علي (ع) بودند.2- عبارت تركيب عربيه كه حالا ميشه نديد گرفت. 3- كسي كه ادعاي فرهنگ و ادب داره بايد بدونه كه « دوما” » و « سوما” » غلط هستند و نه عربها همچين مخلوقي دارن نه فارسها. 4- عده اي از خانومها كه تعدادشون كم نيست خيلي تو فاز رياست هستن و ID از مشتقات « رييس » با جنسيت مونث زياده و من كمتر ديدم ذكار از اين قبيل شناسه ها داشته باشن ، حكمت چيه ؟؟ من معذورم!!!!

    من آخرش هم ياد نگرفتم با دخترها به ويژه خانومهايي كه خيلي خانومن درست و لطيف حرف بزنم.
    (تبصره : اسم جديدم بنا به سفارش دوستي كه با هم كل كل داريم نامگذاري شده. اولش خودم رو با اسمي كه خطاب ميكنيد معرفي كردم تا اگر كسي با اسم جديد مشكل داشت از اون يكي استفاده كنه.)

    نوشتة Blogger سپار, در ساعت اسفند ۱۵, ۱۳۸۳ ۱۱:۱۱ بعدازظهر  

  • خوب راجع به دوستم ، يه چشمه اش كه تازه تنوره اين كه حدود 4 سال پيش با قرض دادن كتاب «معاد شناسي» علامه تهراني (ره) به خانمي كه خيلي خانم بود يهو توي خم چادر عربي اش گير كرد و پس با طي طريق مرسوم از اونجا كه مثل من آس و پاس بود (فرقش با من اينه كه اون بي دل شد اما بنده همچنان سنگدل تشريف دارم ) دستش كوتاه موند تا ديشب كه پس از مدتها گيرش انداختم شام بده (جاتون خالي) تو مسير طرف رو با همسرش ديد و غمي جانكاه بر غم شام دادنش افزود.

    نوشتة Blogger سپار, در ساعت اسفند ۱۵, ۱۳۸۳ ۱۱:۱۲ بعدازظهر  

  • اين ماجراي فحش و دعوا چيه تو مملكت ما راه انداختي؟
    بائوباب هم آبروي ما رو برده همه جا نوشته رييس اينجور قرارداد بسته اونجور قرارداد بسته.
    من از كار شما دوتا سر در نميارم . رييس بادصبا به در و ديوار متلك ميگه كه گرگ و بره اند بائوباب هم كه قاطي كرده .موضوع چييييييييه؟؟؟؟؟ جنگ شده؟؟؟؟؟ اسلحه ها رو آتيش كنم؟؟؟؟؟

    نوشتة Blogger سپار, در ساعت اسفند ۱۵, ۱۳۸۳ ۱۱:۱۳ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

<< باد صبا