اقرار
شعر زير عاشقانه اي است از دوست خوبم محمد حسين جعفريان كه پيشترها از او برايتان نوشته بودم :
- بگو كه دوست دارمت !
... و او دوباره کوه را
میان پنجه های خود فشرد ،
آب شد
درون ظرف تشنه ریخت !
- بگو كه دوست دارمت !
و او دوباره پهن شد
و جنگلی نمود دشت خشک را
سپس به بوستان روی فرش کهنه خیره شد ...
هجوم گل و ساقه های پیچ پیچ و زنده
نغمه ها ی بی شکیب بلبلان شاد ،
ولی صدای رو به رو دوباره گفت :
- بگو كه دوست دارمت !
و او دوباره آب شد
اتاق را فراگرفت و فوج ماهیان رنگ رنگ
از دهان پنجره
گریختند تا گلوی خشک باغ ....
ولی صدای رو به رو دو پلک روی هم نهاده
خیس و ترسخورده باز گفت :
- فقط بگو !
بگو که
دوست دارمت !
...
ولی دریغ !
مرد لال مرده بود .
9 Comments:
بسيار بسيار زيبا بود
نوشتة
ناشناس, در ساعت مرداد ۰۸, ۱۳۸۴ ۸:۳۰ قبلازظهر
سلام
اولاً كه شعر قشنگي بود
دوماً كه اين دوست عزيزمون كه ناشناس مي نويسن خب اسمشون رو هم بنويسن كه ما هم با ايشون آشنا بشيم
سوماً كه آسمان جان براي 28 مرداد آماده بشو عزيزم كه يه كلاس توجيهي براي اين آقايون بذاريم. البته اينا كه عمراً نميتونن علي وار زندگي كنن ولي شايد ياد بگيرن در حد ظاهر مثل اون حضرت باشند در بيارن كه همونم غنيمته!!!
نوشتة
توسن, در ساعت مرداد ۰۸, ۱۳۸۴ ۱۱:۱۴ قبلازظهر
مي خواستم يه مطلب به ياد حسين پناهي بذارم ولي انگار مطلب هزي هنوز داغه!!!
ايشاللا فردا ميذارم!!!
(به اين ميگن بنر تبليغاتي!!)
نوشتة
توسن, در ساعت مرداد ۰۸, ۱۳۸۴ ۱۱:۲۰ قبلازظهر
خداييش اين كودتاي 28 مرداد واسه ي همه ي مردا بايد درس عبرت بشه ...
منم تو اين كلاس توجيهي حاضرم درباره ي سرلشگر زاهدي و حزب زحمتكشان كنفرانس بدم . تازه چندتا خاطره هم با مصدق دارم كه اونا رو هم ميگم .
نوشتة
harry potter, در ساعت مرداد ۰۸, ۱۳۸۴ ۱۱:۲۲ قبلازظهر
"اگر من بايد زهرا باشم و همه زنان همكيشم؛
تو نيز بايد علي باشي و همه مردان همكيشت"
بخشيد اما چرا ما هنوز و هنوز منتظر نفر مقابل هستيم. يعني اگر علي نباشد من هم نبايد زهرا باشم و يا اگر زهرا پيدا نشد من نميتوانم علي باشم.
مشكل ما هميشه همين بوده و هست و خواهد بود.
تو علي باش، تو فاطمه باش، طرف مقابل نه به آن چيزي كه بايد باشد اما خود به خود به وجود ميايد.
زياد هم ناشناس نيستم.
نوشتة
ناشناس, در ساعت مرداد ۰۸, ۱۳۸۴ ۱:۰۰ بعدازظهر
خانم آسمان:
باز اشتباه فهميديد،
شما فاطمه يا علي باش، طرف مقابل خود پيدا ميشود. هروقت پيدا شد ازدواج كن.
(حضرت فاطمه خواستگارهاي زيادي غير از اميرالمومنين داشت)
شما فاطمه را در خودت پيدا كن و گام سوي او نه، كسي پيدا ميشود كه گام سوي اميرالمومنين نهاده باشد.
نميتواني منتظر كسي علي باشي تا فاطميت خود را نشان دهي.
شخصي بود سالهاي سال ازدواج نكرده بود. از او پرسيدند چرا تا كنون ازدواج نكردهاي. در جواب گفت:
من بهترين سالهاي جوانيام را صرف پيدا كردن شخص ايدهآل كردم
گفتند در اين همه سال نيافتي؟؟
گفت: چرا يافتم.
گفتند پس چرا با او ازدواج نكردي؟
گفت چون او هم دنبال ايدهآل ميگشت.
اين رو گفتم كه بدوني اميرالمومنين خواستگاري فاطمه ميرود و حضرت فاطمههم فقط به علي بله ميگويد!!!
نوشتة
ناشناس, در ساعت مرداد ۰۸, ۱۳۸۴ ۴:۱۹ بعدازظهر
سلام هري جونم!! عزيز اتفاقا چند روز پيش توي يك پاساژي داشتم به ويترين ها نگاه مي كردم كه يك لباس ديدم توپ، فقط به درد تو مي خورد. حيف ديگه مناسبتي نداري وگرنه برات مي گرفتمش. سمت راستش تو زمينه ساده يك گل با سه غنچه و سمت چپش مثل « باغچه» ات راه راه عمودي و آستينهاش هم در جهات مختلف راه راه بود. تا ديدمش ياد تو افتادم.يه جورايي كم آوردم چون اين لباس از اوني كه براي تو گرفته بوديم خيلي قشنگتر بود. داداشم به مد حساسي و خوشت نمياد ميگفتي، سه روزه همه اون لباسها رو ملت خريده بودند و ديگه يارو از اون مدل نداشت. ايول به خودم! اي جونم!!
نوشتة
سپار, در ساعت مرداد ۰۹, ۱۳۸۴ ۱:۰۵ قبلازظهر
در مورد مطلب هم بايد بگم اگر كسي عاشق بشه همون بهتر لال شه تا بعدا عشق از دماغش در نياد.
راجع به بحث به قول هري دخترونه ازدواج هم اين مسايل ايده ال، عمرا كسي بتونه در جامعه باشه و ادعاي زهرا يا علي (ع) گونه بودن كنه. حتما دروغه
نوشتة
سپار, در ساعت مرداد ۰۹, ۱۳۸۴ ۱:۳۱ قبلازظهر
سلام
جناب ناشناس: نمي خوام غر بزنم ولي مثل اينكه شما به بحث كردن علاقه داري!!!مسلماً بچه هاي اين وبلاگ چه پسر و چه دخترش ميدونن كه بايد سعي كنن كه علي وار و زهرا وار زندگي كنن ، بدون اينكه به اين مسئله حساسيت نشون بدن كه لزوماً طرف مقابلشون چجوري داره رفتار ميكنه. هممون هم مي دونيم كه احترام هر كسي دست خودشه و هركسي هم جوابگوي رفتار خودشه .
بنابراين بحث هاي ما رو خيلي جدي نگيرين!!
ما جداً با هم دعوا نمي كنيم كه !!!
نوشتة
توسن, در ساعت مرداد ۰۹, ۱۳۸۴ ۱۰:۵۴ قبلازظهر
ارسال یک نظر
<< باد صبا