باد صبا

سه‌شنبه، آذر ۲۲، ۱۳۸۴

نذر گنبد طلایی ات ...

هوالمحبوب


هر روز در سکوت خیابان دوردست
روی ردیف نازکی از سیم می نشست
وقتی کبوتران حرم چرخ می زدند
یک بغض کهنه توی گلو داشت...می شکست
ابری سپید از سر گلدسته می پرید:
-جمع کبوتران خوش آواز خود پرست!
آنها که فکر دانه و آبند و این حرم
جایی که هرچقدر بخواهند دانه هست
آنها برای حاجتشان بال می زنند
اصلا یکی به عشق تو آقا پریده است؟
رعدی زد آسمان و ترک خورد ناگهان
از غصهء کلاغ، کلاغی که عاشقست
ابر سپید چرخ زد و تکه پاره شد
هرجا کبوتری به زمین رفت و بال بست
باران گرفت - بغض خدا هم شکسته بود
اما کلاغ روی همان ارتفاع پست...
آهسته گفت: من که کبوتر نمی شوم
اما دلم به دیدن گلدسته ات خوشست!
@

6 Comments:

  • مبارکتون باشه . خیلی دلم برای امام رضا تنگ شده . نمی دونم کی میشه برم . دغعه ی قبلی که رفتم برام خاطرات به یاد ماندنی داشت

    نوشتة Blogger harry potter, در ساعت آذر ۲۲, ۱۳۸۴ ۱۱:۳۷ قبل‌ازظهر  

  • سلام!! ميلاد حضرت امام رضا(ع) بر بروبچ بادصبايي مبارك باد.

    نوشتة Blogger سپار, در ساعت آذر ۲۲, ۱۳۸۴ ۱۱:۰۲ بعدازظهر  

  • خیلی گریه کردم

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت آذر ۲۳, ۱۳۸۴ ۱:۳۶ قبل‌ازظهر  

  • میلاد حضرت امام رضا (ع) مبارک باشه.
    بالایی من نبودم ولی anonymous همینقدر می دونم که حال و روزم بهتر از اون نیست.

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت آذر ۲۳, ۱۳۸۴ ۸:۵۱ قبل‌ازظهر  

  • به به!! آسمان خاتون تشريف فرما شدند بالاخره. كجا بوديد شما؟ به قول اون پريشان گو چرا شما فازي مينويسيد؟ هر چند وقت يكي تون غيبش ميزنه. اگر همچنان جرات نمي كنيد تو وبلاگ مجنون كامنت بذاريد حداقل تو وبلاگ خودتون بنويسيد ما هم مستفيض بشيم.
    اينو ميدونم كه هيچ بادي بدون وجود و حضور آسمان مجال وزيدن نداره و باد صباي بي آسمان مثل تنفس در خلا ميمونه.

    نوشتة Blogger سپار, در ساعت آذر ۲۳, ۱۳۸۴ ۵:۳۳ بعدازظهر  

  • سلام! ااا! من من چرا اینجا تبریک نگفته بودم؟ شرمنده . تبریکات فراوان بابت میلادی که گذشت:P
    این سپار چه جملات ادیبانه ای در باب آسمان و باد و ... نوشتند ها! نه دیگه خدائیش

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت آذر ۲۶, ۱۳۸۴ ۸:۴۸ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

<< باد صبا