باد صبا

شنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۸۴

سلامی دوباره ...

هوالمحبوب
سلام
به قول دوست عزیزم هنوز چند روزی راه است تا به آن منزل ...
از این چند روز مانده استفاده میکنم برای عرض سلامی دوباره به همه دوستان!
مدتی که نبودم فرصتی بود برای اندیشیدن و آموختن.
البته این آسمان زیادی شلوغش کرده بود!
.......................................
تصمیم داشتم نام وبلاگی ام را همزمان با روز تولدم عوض کنم (ایول تحویل بازار !!). ولی با توجه به روزهای در پیش رو، به این نتیجه رسیدم که زودتر این کار را انجام دهم.
راستش کمی تا قسمتی از اسم قبلیم خسته شده بودم.
فعلاً مدتی با این اسم سر میکنم
..........................................
و اما بعد
این ماه چند تا سالروز تولد داشتیم و داریم:
تولد ئه سرین بانوی عزیز که با عرض شرمندگی با دو سه روز تاخیر تبریک میگم! و تولد آسمان بانوی عزیز که با دو سه روز تعجیل تبریک میگم!
دوستان خوبم:
برای هردوتون آرزوی روزهایی تماماً آفتابی میکنم؛ روزهایی با آسمانی بدون ابر. امیدوارم سالهای زیادی زنده باشید و مهمتر از اون، از زندگیتون لذت ببرید.
تولدتون مبارک!

رئیس الکتاب سابق (!)

5 Comments:

  • داشتم مطالب این چند روز که نبودم رو می خوندم یه چیزی به نظرم جالب اومد ! هیچ دقت کردین تا حالا چند بار این هری اعلام کرده که پایه شیرینی دادنه ( به مناسبتهای مختلف ) ولی بعدش هیچکس اصراری نداشته ازش شیرینی بگیره؟! این سیدا کارشون درسته!!!

    نوشتة Blogger توسن, در ساعت بهمن ۰۸, ۱۳۸۴ ۹:۴۸ قبل‌ازظهر  

  • من از همین تریبون اعلام می کنم ممنون دوستای خوبم:) تولد شما هم پیشاپیش مبارکا باشه! هم آسمان عزیز و هم رئیس گل گلاب:) اصولا بهمنی جمعات همه بچه باحالن(در راستای خود تحویل گیری)
    البته خبری نشد ازتون منم گفتم حتماخیره:)
    رئیس جون(همون توسن جون) خوبی که؟ بابا خب نگران می شیم دیگه!
    جدیها! این هری یه دعایی خونده ما بهش گیر ندیم گمونم:P

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت بهمن ۰۸, ۱۳۸۴ ۲:۴۳ بعدازظهر  

  • اولا که سرکار توسن !!! اگه دست شما باشه که این سیدهای مظلوم رو مثل جدشون شهید می کنین ...
    در ضمن ئه سرین خانِم من هیچ دعایی نخوندم اما به قول شاعر که : گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست ؟؟!! البته منظورم دقیقا این نیست بکه اینه که اگه شما پای شیرینی خوردن نیستین خوب به من چه ؟؟!!

    نوشتة Blogger harry potter, در ساعت بهمن ۰۸, ۱۳۸۴ ۱۱:۵۷ بعدازظهر  

  • این هری یه حرفایی می زنه ها!!
    آخه پسر جان تو که می خوای شیرینی بدی، قرارت رو بذار نامرده هرکی نیاد و نخواد بخوره! همینطوری تعارف شابدلعظیمی میگه می خوام شیرینی بدم! تو برنامه هات رو ردیف کن، به ما هم خبر بده، ما هم برنامه هامونرو ردیف می کنیم:P
    حالا می دونم دیگه یا میره نصفه شب قرار میذاره یا میره تو استخر قرار بذاره! ببینید کی گفتم ها!

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت بهمن ۰۹, ۱۳۸۴ ۱۱:۰۴ قبل‌ازظهر  

  • سلام. من دیروز کلی واستون کامنت نوشتم، ولی درست لحظه ارسال اکانتم تموم شد.
    اولا توسن جون اسم جدیدت مبارک. ولی به قول آسمان دلیل کافی بیار که چرا اسمت رو عوض کردی.
    دوما تولد توسن و آسمان رو پیشاپیش تبریک می گم.(با یه عالمه بوس )
    ثالثا ما خودمون رو کنار نکشیدیم. اگه هری واسه شیرینی دادن پایه است، ما هم واسه خوردنش پایه ایم:)

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت بهمن ۱۰, ۱۳۸۴ ۲:۵۰ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

<< باد صبا