باد صبا

پنجشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۵

JUST IN TIME


JIT اصطلاحی است که ما پیش تر ها به سبب رشته تحصیلی مان بسیار با آن در تماس بودیم . قبل تر ها یادم هست که چیزی با این عنوان در کتابهای مدیریت ندیدم . یا جایش خالی بود و یا من پیدایش نکردم . می گویند با کمی اغماض از تاثیر فکر در عمل و با فرض استقلال زمان ، به راحتی می توان گفت که مهم نیست چه کسی و با چه ایده ای تصمیم می گیرد ، مهم آنست که کدام تصمیم در شرایط فعلی اتخاذ می شود . هر عمل و یا تصمیمی – تصمیم را به منزله مقدمه تحقق اعمال در نظر گرفته ایم – فقط در یک زمان مشخص ارزش دارد . در صورت عدم تحقق ، شخص تصمیم گیرنده ، خواه نا خواه درجریان رشته ای از تصمیمات غبارآلود و شتابزده قرار خواهد گرفت که تشخیص درست یا نادرست بودن آنها بسیار پیچیده تر خواهد بود . این نمایش آن چیزی است که ما امروز درآنیم . از نظر ما لحظات حساس و تصمیم ساز زندگی دارای تعریف مشخص اند . آنجا که احساس ناآرامی کنیم و یا وقایع ، خلاف آنچه پندار ما بود رخ دهد ، لابد جزء اساسی ترین شرایط بحرانی و لحظات حساس به شمار می روند که در آنها تصمیم غلط یا درست گرفتن نقش بسیار تعیین کننده ای دارد . اما گاهی خود ما هم اذعان داریم که تصمیم گیری های پیش از وقوع بحران در چگونگی و زمان بروز آن تاثیر گذار بوده است .
بیایید یک روز پاییزی را در نظر بگیریم . برای زیبا تر شدن روزتان ، فرض کنید پانزده روز تا ماه مبارک رمضان فاصله است . شما رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد هستید . طبق سنت هر ساله می بایست هزینه ای را به کلیه مساجد بپردازید تا مراسم هفته غبار روبی مساجد را برگزار کنند . هزینه ها شامل هزینه های مورد نیاز برای غبار روبی، بعلاوه هزینه در نظر گرفته شده جهت تبلیغات ، به همراه هزینه های احتمالی تشویق مساجد فعال در این زمینه است . شما در نظر بگیرید که در این موارد به علت عدم محاسبه دقیق هزینه ها ، مبالغی هم اضافه خواهد شد . پس اجازه می دهیم بی هیچ دردسری این روز آفتابی پاییزی به آخر برسد و همان کاری را انجام می دهیم که از ما توقع دارند . یک راه دیگر هم دارید و آن اینکه توجه کنید که چهار ماه تا ماه محرم فرصت دارید . ماه محرم تا حداقل چهار سال دیگر در بحبوحه فصل سرماست . بین مساجد هر استان ، ده تا از پر جمعیت ترینشان را انتخاب نمایید . این ده مسجد یقینا در نود درصد مواقع ، جزء شلوغ ترین اماکن حضور معنوی مردم خواهند بود . به راحتی می شود در هر ماه سه مسجد را با همکاری تیم کارشناسی متشکل از کارشناسان آتش نشانی و پلیس بحران – شما بخوانید صد و ده – بازبینی امنیت کنید . طی هر بازدید شما یک برنامه کوتاه مدت خواهید داشت و یک برنامه بلند مدت با هدف بالا بردن ضریب امنیتی مساجد ، برنامه کوتاه مدت را سه ماهه و برنامه دراز مدت را سه ساله ببندید .مشخصاً هفتاد در صد از هزینه ای را که بنا بود بین تمام مساجد برای غبارروبی پخش کنید ، به این مسجد ها اختصاص دهید . حالا تیم شما و مرکز شما تا سه سال فرصت دارد از بودحه ای که در اختیارش قرار می گیرد استفاده برنامه ریزی شده کند و در ضمن اگر قرار است تلاشی برای بودجه بیشتر صورت بگیرد این تلاش از قبل برنامه ریزی شده است . در عوض یک روز سرد زمستانی – فرقی ندارد که اینروز ، روز عاشورا است یا یک روز مانده به آن – مجبور نیستید واقعه مسجد ارک را ساماندهی کنید ، چندین برابر هزینه مورد نیاز بالا را هزینه کنید ، عده ای از نفوس محترم جامعه را از دست نداده اید و مجبور نیستید تا مدتها با کسی مصاحبه نکنید .

تحقق جلسات بحران ، بعد از واقعه هواپیمای C-130 و مدرسه ای که سوخت یا حادثه پارک شهر هزینه بالایی دارد با کمترین نتیجه . اما به راستی کدام یک از ما حاضر است وقت گران سنگ خود را صرف تحلیل وضعیت مهدکودک های سازمانهای دولتی کند - می دانید که مهد های خصوصی بیشتر مراقب عزیزان دلبند ما هستند تا دولتی ها- ؟ از کجا معلوم که باز هم دو قطار آن هم دقیقاً به این صورت کاملاً تصادفی این بار که یکی بار پنبه می برد و دیگری مواد اشتعال زا، به هم برخورد کنند ؟ اصلاً از کجا معلوم که اگر این بار قرار شد قسمتی از تونل مترو فروکش کند مثل آندفعه شانس نیاوریم و آن قسمت از تونل هنوز راه اندازی نشده باشد ؟ چه کسی در این جمع کوچک ما حاضر است این خفت و خواری را بپذیرد که پیش از طرح ریزی عملیات جنگی ، مسیر عقب نشینی احتمالی را برای خود و همکاران گرامی پر رنگ تر کند تا یک هو وسط عملیات متوجه نشویم که درجایی از برنامه ، بچه ها را از پشت قیچی کرده ایم و خلاص . بگذریم . قرار بود دیگر تلخ ننویسم .
یادمان باشد هر تصمیم ، درست همان موقع به درد می خورد که به آن نیاز است . بعد از رفع نیاز - به هر شکلی که باشد- کارآیی راه حل، هرقدر هم که کامل و جامع باشد، از بین خواهد رفت. به عبارتی یا در موقع لزوم تصمیم درست را می گیریم و یا به هیچ وجه مهم نیست که چه تصمیمی گرفته می شود .

4 Comments:

  • به این میگن یه بررسی نیمه حرفه ای . من اگه هنوز دستی تو خبرگزاریها داشتم اینو به عنوان یه مقاله رد می کردم حتما!
    اما محض اطلاع بعد از واقعه دو قطار نیشابور تیم کارشناسی تشکیل دادن که بار خطرناک و عادی رو جدا کنه اینو داشته باشید که چند ماه پیش باز یه محموله خطرناک دچار سانجه شد اخبار هم اعلام کرد. اینجا واسه ما یه دوره کلاسهای آشنایی گذاشته بودن یکی از این کلاسها امنیت و این جور چیزا بود جات خالی چه مواردی داشتیم که بگم کله همه سوت می کشه. کنار همه این موارد ذکر شود خانه های در دست ساختی که مثلا قراره ضد زلزله باشند! اصولا حتی کار کارشناسی و و تشکیل تیم بعد از حادثه هم کاری رو پیش نمی بره. یعنی خودمون مشکل داریم ها! یاد نگیرفتیم که تا به خطر نزدیک هم نشدیم باید رعایت کنیم دقیقه نودی که می گن راست گفتن.
    نکته: هرسال باید یه روستایی شهرستانی بلرزه تا دو ماه یه حرکتی به خودمون بدیم و کنفرانس و نشست بذاریم در باب ایمن سازی و ... بعد وایسیم تا لرزش بعدی! خدائیش دیگه جون ملت هم ارزشی نداره. چیزی که زیاده آدم تو این مملکت که جونشون مهم نیست
    به هرحال ممنون حظ وافر بردیم

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت فروردین ۱۵, ۱۳۸۵ ۹:۵۰ قبل‌ازظهر  

  • Thank you!
    [url=http://gnikszeh.com/cqdl/dcvd.html]My homepage[/url] | [url=http://mxbjflcu.com/ooxa/oncv.html]Cool site[/url]

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت آبان ۲۲, ۱۳۸۵ ۲:۵۱ قبل‌ازظهر  

  • نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت آبان ۲۲, ۱۳۸۵ ۲:۵۱ قبل‌ازظهر  

  • Good design!
    http://gnikszeh.com/cqdl/dcvd.html | http://qfcoznxe.com/ugrf/jgje.html

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت آبان ۲۲, ۱۳۸۵ ۲:۵۲ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

<< باد صبا