باد صبا

سه‌شنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۵

مولای من ...

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند
بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی
ما را به ولایت علی (ع) بخشیدند.
..............
مولا جان
هیچکس هم نداند، خودمان که می دانیم؛
به خاطر شماست که هوای ما را دارند
اهالی آسمان.


عبادتهاتون قبول.
یا علی.

3 Comments:

  • "یکی" عزیزسلام.
    البته همونطور که "دوتا" ی عزیز گفتند شما باید فعلاً منتظر باشید.
    اما از اونجایی که خطاب نوشته شما به بنده حقیر بود، خدمتتون عارضم که امانتی آماده هم که بشه به علت پاره ای مسائل امنیتی فقط و فقط حضوراً تحویل داده می شود. (!)
    با احترام مجدد
    رئیس

    نوشتة Blogger توسن, در ساعت مهر ۲۵, ۱۳۸۵ ۱:۲۱ بعدازظهر  

  • علیک سلام

    چه عجب بالاخره شما زحمت کشیدید و جواب دادید! خیالی نیست. ما صبرمون زیاده. فکر کنم سه سالی میشه که چاره ای جز صبر کردن نداریم، نه!؟
    لطف کنید یک کم زودتر کلک کار را بکنید! نمی خواهید که من چند نفر دیگر را هم خبر کنم!؟ اون جوری فکر کنم چیزی که اهمیت پیدا می کنه امنیت خودتونه نه اون امانتی! بچه های ما را که می شناسید!؟

    نوشتة Anonymous ناشناس, در ساعت مهر ۲۶, ۱۳۸۵ ۱:۲۰ بعدازظهر  

  • یکی جان عزیزم شما برای تحویل گرفتنش مشکلی نداری؟

    نوشتة Blogger توسن, در ساعت مهر ۲۹, ۱۳۸۵ ۱۱:۱۶ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

<< باد صبا