باد صبا

دوشنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۴

سیه بپوش برادر سپیده را کشتند ...

گزین شدند و سوار گزیده را کشتند
سیه بپوش برادر سپیده را کشتند
حرامیان همه شب را به حیله کوشیدند
چراغ غافله را با سحر خموشیدند
فروغ جلوه ی عمر دوباره رابردند
چو ابر تیره فروغ ستاره را بردند
...
مگر ز غافله بوی جنون نمی شنوی
ز رودخانه مگر بوی خون نمی شنوی
سیه بپوش برادر که از پدر ماندیم
دلیل رفت و یتیمانه از سفر ماندیم
شب سیاه چه گویم که ماه گم کردیم
سیه بپ/ش برادر که راه گم کردیم
چه ساده دل که دل خویش با گمان دادیم
حرامزاده ی طاغوت را امان دادیم
بیا به نام شهیدان ره، به کار شویم
کفن بپوش که با یکدگر سوار شویم
(گزیده ای از شعر استاد علی معلم دامغانی )

شنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۴

روز نوشت

هوالمحبوب
سلام به همه دوستان دور و نزدیک. بعد چند روز بی خبری مطلق از دنیای اینترنت، امروز فرصت کردم یه سری به وبلاگ بزنم! البته متوجه شدم کماکان در وبلاگ های دور و بر هم یکجور سکوت و سکون دیده میشه که به نظرم از خواص ماه مبارک رمضان باشه! ظاهراً این روزه گرفتن همه رو از پا انداخته!! خدا قوت!
ما بالاخره جا به جا شدیم و الان یه 4 شبی هست که تو خونه جدید هستیم. اسباب کشی خیلی سخته، بخصوص که آدم روزه هم باشه:( الان احساس می کنم میتونم یه روز کامل بخوابم! و تازه هنوز کلی کار مونده که باید انجام بشه!
هنوز خیلی به این فضای جدید عادت نکردم. یه جورایی بیشتر احساس می کنم اومدم اینجا مهمونی! هنوز حس "خونه" نداره!
دو شب پیش که برای خداحافظی از همسایه ها رفتیم خونه قبلیمون، وقتی از ماشین پیاده میشدم به مادرم گفتم اینجا خونه ست.
آدما به محیط و شرایط زندگیشون عادت میکنن. و شکستن عادتها سخته؛ اما بعضی وقتا لازمه .
........................................
اللهم لک صمنا ...
تو این ماه عزیز، تو لحظه های قشنگ افطار، ما رو هم دعا کنید.

چهارشنبه، مهر ۲۰، ۱۳۸۴

عشق شوري در نهاد ما نهاد

عشق شوري در نهاد ما نهاد
جان ما در بوته ي سودا نهاد
گفت و گويي در زبان ما فكند
جست و جويي در روان ما نهاد
داستان دلبران آغاز كرد
آرزوييي در دل شيدا نهاد
قصه ي خوبان به نوعي باز گفت
كاتشي در پير و در برنا نهاد
رمزي از اسرار باده كشف كرد
راز مستان جمله بر صحرا نهاد
از خمستان جرعه اي بر خاك ريخت
جنبشي در آدم و حوا نهاد
عقل مجنون در كف ليلي سپرد
جان وامق بر لب عذرا نهاد
بهر آشوب دل سوداييان
خال فتنه بر رخ زيبا نهاد
وز پي برگ و نواي بلبلان
رنگ و بويي در گل رعنا نهاد
فتنه اي انگيخت شوري در فكند
در سراي شهر ما چون پا نهاد
جاي خالي يافت از غوغا و شور
شور و غوغا و رخت آنجا نهاد
نام و ننك ما همه بر باد داد
نام ما ديوانه ي رسوا نهاد
چون عراقي را در اين ره خام يافت
جان او بر آتس سودا نهاد

چهارشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۴

تبریک

هوالمحبوب
سلام
حلول ماه مبارک رمضان را به همه تبریک میگویم!

یا حق
..............
ببخشید که کوتاه نوشتم.آخه الان حسابی گشنمه!!!!